روزی مثل امروز به داشته ها و نداشته های زندگی می پردازد، داستانی مجذوب کننده و رازآلود در دنیاهای موازی - وبگردی طفره

به گزارش وبگردی طفره(ایبنا)؛ رمان روزی مثل امروز (A Day Like This) نوشته کلی مک نیل (نویسنده آمریکایی)که اول نوامبر 2021 به چاپ رسید، داستان پرپیچ و خم، هیجان انگیز و معمایی از زندگی زنی(انی بیرز) را روایت می نماید که پس از تصادف وقتی در بیمارستان به هوش می آید، با گذشته ای کاملا متفاوت روبه رو می گردد.

سیدرضا حسینی که ترجمه فارسی کتاب روزی مثل امروز را از سوی نشر آموت روانه بازار کتاب نموده است، می گوید: در این اثر ما با یک رمان رازآلود متعارف روبه رو نیستیم. نویسنده در این داستان مرزهای واقعیت و خیال و خواب را در هم می آمیزد و شخصیت اصلی رمان را با پدیده هایی روبرو می نماید که در یک جهانی متعارف تعریف درست و دقیقی از آنها ارائه نشده است و وقتی دست آخر در صحنه ای که به زیبایی و با لحنی شاعرانه توصیف شده است، حقیقت ماجرا برای خواننده برملا می گردد، خواننده احساس نمی نماید که رودست خورده است و سرانجام بندی داستان را کاملا می پذیرد؛ اما این سرانجام داستان نیست و نویسنده در آخرین صفحات رمان یک غافلگیری دیگر برای خواننده رو می نماید و وقتی خواننده آخرین سطرهای داستان را هم می خواند احساس می نماید در تمام این مدت سرگرم خواندن رمانی در ژانر رئالیسم جادویی بوده است.

سیدرضا حسینی، متولد سال 1348 و فارغ التحصیل رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی است. رمان های بازگشت، آنجا که جنگل و ستاره ها به هم می رسند، خاک آمریکا، آخرین چیزی که او به من گفت از جمله آثار ترجمه ای او به شمار می آیند.

به بهانه انتشار ترجمه رمان روزی مثل امروز گفت وگویی با سیدرضا حسینی ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانیم:

کتاب روزی مثل امروز نوشته کلی مک نیل تازه ترین اثر ترجمه ای شماست که از سوی نشر آموت به چاپ رسیده است. درباره موضوع و شخصیت های این رمان شرح دهید.

رمان روزی مثل امروز داستان زندگی زنی جوان است به نام انی بیرز که بعد از یک سانحه تصادف زندگی اش دگرگون می گردد. او که با همسر دلسوز و مهربان و دختر دوست داشتنی خودش در یک خانه بزرگ در حومه شمالی نیویورک زندگی می نماید، وقتی بعد از این تصادف در بیمارستان به هوش می آید متوجه می گردد زندگی اش از اساس دگرگون و انگار از نو تعریف شده است. او در این زندگی نو فرزند ندارد، همسرش دارد از او جدا می گردد و خانه اش نه در منطقه ها روستایی بکر و خوش و آب و هوای شمال نیویورک که در قلب منهتنِ همیشه شلوغ قرار گرفته است و خودش نه یک زن خانه دار معمولی، که یک هنرمند معروف است. انی وقتی از شوک این تغییرات بیرون می آید، نمی تواند با واقعیت های نو زندگی خودش کنار بیاید و در پی حل معمای این دگرگونی و برای رسیدن به جواب سوال های بی شماری که برایش مطرح می شوند، با حقایقی تکان دهنده روبه رو می گردد.

روزی مثل امروز با داستان مجذوب کننده و متفاوت خود، خواننده را به جهانهای موازی می برد و همچنان که او را در جهانی داستانی زیبای خودش غرق می نماید، وادارش می نماید تا بر اسب خیال خودش سوار گردد و زندگی های متفاوت دیگری را برای خودش متصور گردد و با خود بیندیشد که اگر داستان زندگی اش به گونه ای دیگر رقم خورده بود و روایت شده بود، الان چه می کرد و در چه شرایط و موقعیتی قرار داشت. روزی مثل امروز جدای از اینکه یک رمان رازآلود و معمایی است و خواننده را در خط سیر پرفراز و نشیبش با خود همراه می نماید، یک رمان الهام بخش و انگیزشی نیز هست که او را به تامل درباره داشته ها و نداشته های زندگی خودش وادار می نماید و باعث می گردد داشته های زندگی خود را بسیار بیشتر قدر بداند.

مک نیل در روزی مثل امروز داستانی رازآلود و معمایی را با زبانی ساده و باورپذیر به تصویر می کشد. نویسنده تا چه اندازه از کارنمودهای ژانرهای ادبی برای خلق این فضا بهره برده است؟

نویسنده در همان ابتدای داستان خواننده را با یک معمای بزرگ و عجیب روبه رو و او را وادار می نماید صفحه به صفحه با شخصیت اصلی رمان همراه گردد تا ببیند چه بر سر دخترش آمده است و چگونه زندگی او ناگهان زیر و رو شده است. این قالب کلی رمان های رازآلود و معمایی است. نویسنده مرتبا سرنخ هایی را در اختیار شخصیت اصلی داستان و به وسیله او در اختیار خواننده می گذارد و کم کم گره از مشکل باز و راز داستان را برملا می نماید. در روزی مثل امروز ما با یک رمان رازآلود متعارف روبه رو نیستیم. نویسنده در این داستان مرزهای واقعیت و خیال و خواب را در هم می آمیزد و شخصیت اصلی رمان را با پدیده هایی روبرو می نماید که در یک جهانی متعارف تعریف درست و دقیقی از آنها ارائه نشده است و وقتی دست آخر در صحنه ای که به زیبایی و با لحنی شاعرانه توصیف شده است، حقیقت ماجرا برای خواننده برملا می گردد، خواننده احساس نمی نماید که رودست خورده است و سرانجام بندی داستان را کاملا می پذیرد؛ اما این سرانجام داستان نیست و نویسنده در آخرین صفحات رمان یک غافلگیری دیگر برای خواننده رو می نماید و وقتی خواننده آخرین سطرهای داستان را هم می خواند احساس می نماید در تمام این مدت سرگرم خواندن رمانی در ژانر رئالیسم جادویی بوده است.

از ویژگی ها و شاخصه های داستان نویسی مک نیل بگویید.

خانم مک نیل با این رمان قدم به جهانی نویسندگی رمان گذاشته است. ایشان که این روزها سرگرم نوشتن دومین رمان خود است در روزی مثل امروز ایده ای نو و بکر را دستمایه کار خود قرار داده است و با بهره گیری از یک طرح داستانی نامتعارف و مجذوب کننده، شخصیت پردازی قوی، توصیفات مجذوب کننده و ملموس ، نمادگرایی منطقی و لحنی که در برخی بخش های رمان بسیار زیبا و شاعرانه می گردد، داستانی مجذوب کننده و متفاوت را روایت می نماید.

بازخورد و استقبال مخاطبان فارسی زبان چه تأثیری در ادامه روند حرفه ای شما در حوزه ترجمه داشته و دارد؟

وقتی شما کالایی عرضه می کنید، انتظار دارید کالای شما مصرف گردد. کتاب یک کالای فرهنگی است و مسلما استقبال مخاطب از آن به پدیدآورندگان کتاب، خواه نویسنده باشند یا مترجم یا ویراستار یا ... برای ادامه کار انگیزه می دهد. البته انتظارها باید با واقعیت های یک جامعه و فرهنگ مطابقت داشته باشند و انتظارات غیرمنطقی و نامعقول نباید در محاسبات ما جایی داشته باشند.

مواردی همانند نوع نگاه مترجم به اثر، زبان روایی، تجربه، آشنایی با فرهنگ و ویژگی های زبانی مبدا، همیشه به عنوان بایدها برای مترجم مطرح بوده است. با توجه به تجربیات شما در این حوزه، به نظر شما چه مواردی در تنوچاپ های متعدد یک اثر ترجمه ای نقش دارند؟

اولین و مهم ترین عاملی که در به فروش رفتن یک کتاب تأثیری بسزا دارد، ژانر کتاب است. برخی ژانرها از محبوبیت فوق العاده ای نزد مخاطبان برخوردارند و این واقعیت از چشم ناشران هرگز دور نمانده است. وقتی صحبت از ادبیات خارجی می گردد، ما با دو دسته کتاب های غیرداستانی و داستانی سر و کار داریم. در ادبیات غیرداستانی، کتاب های انگیزشی و راون شناسی فردی و موفقیت بسیار محبوبیت دارند و طبیعتا کتابی که در این حوزه ترجمه گردد به چاپ های متعدد می رسد، حتی اگر ترجمه روان و خوبی هم نداشته باشد. در حوزه ادبیات داستانی دو ژانر عاشقانه و معمایی-جنایی بیشترین محبوبیت را دارند. بعد از ژانر، نقش مترجم است که اهمیت زیادی دارد. یک ترجمه روان و خوش خوان می تواند خواننده را به خریدن و خواندن یک کتاب تشویق کند و آن را به چاپ های متعدد برساند. مترجمی که توانایی خودش را به اثبات رسانده باشد و در بین مخاطبان و قشر کتاب خوان به عنوان مترجمی توانمند شناخته شده باشد، می تواند تضمینی باشد برای فروش کتابی که ترجمه می نماید، هرچند باز هم متاسفانه تأثیر ژانر آنقدر زیاد است که عرق ریزان روح یک مترجم برای ارائه یک ترجمه عالی از اثری در مثلا ژانر علمی-تخیلی معمولا خیلی قدر نمی بیند و باز هم کتاب های عاشقانه و موفقیت فردی هستند که با اختلاف بسیار زیاد گل سرسبد بازار نشر هستند.

در سرانجام درباره فعالیت هایتان و ترجمه هایی که تا به امروز از شما به چاپ رسیده است، بگویید.

در چند سالی که به ترجمه رمان و آثار ادبی روی آورده ام شش کتاب ترجمه نموده ام. نخستین تجربه ام در این حوزه ترجمه رمان آنجا که جنگل و ستاره ها به هم می رسند به قلم گلندی وندرا، نویسنده آمریکایی بود. دومین رمانی که ترجمه کردم، یک اثر شاخص در ژانر علمی-تخیلی است به نام بازگشت که بلیک کراوچ، نویسنده توانمند این ژانر آن را نوشته است. سومین کارم رمان جنجالی خاک آمریکاست که جنین کامینز نویسنده آن است. در ادامه یک رمان در ژانر رازآلود و معمایی ترجمه کردم به نام آخرین چیزی که او به من گفت نوشته لورا دِیو. بعد به سراغ رمانی مجذوب کننده درباره جهانهای موازی و انتخاب های انسان در زندگی رفتم با عنوان روزی مثل امروز به قلم کلی مک نیل و آخرین کتابی که ترجمه نموده ام اثری دیگر از بلیک کراوچ معروف است با عنوان ارتقا. آقای کراوچ در آخرین رمان خود دست درازی بشر به کدهای ژنتیکی خودش را دستمایه نوشتن یک رمان مجذوب کننده، پرهیجان و تأمل برانگیز قرار داده است.

درباره کتاب:

در بخشی از رمان آمده است:

وقتی سرم را بالا گرفتم و به گراهام نگاه کردم غمی که در سینه داشتم بغض شد و در گلویم نشست. دیروز صبح که چشم از خواب باز کردم شوهر و دختر و خونه و زندگی داشتم و حالا اینجام توی این بیمارستان، و تو داری بهم می گی عزیزترین عزیزانم، چی بگم... نیست و نابود شده ن. مسخره ست. من بچه م رو یادمه! یادم هست که بزرگ شدنش رو توی شکمم احساس می کردم. یادم هست که بچه م رو به جهان آوردم! یادم ...

رمان روزی مثل امروز نوشته کلی مک نیل، در 432 صفحه، با شمارگان هزار و صد نسخه، به قیمت 173هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه سیدرضا حسینی و از سوی نشر آموت منتشر شد.