اقتصاد چین، پایان فصل شکوفایی؛ آری، فروپاشی؛ نه!

به گزارش وبگردی طفره، هرچند چین با چالش های عمیق مالی روبروست و بسیاری تحلیلگران بر این باورند که فصل شکوفایی مالی پکن رو به افول رفته، اما گروهی از کارشاسان منجر شدن بحران کنونی مالی به فروپاشی مالی چین را به دیده تردید می نگرند.

اقتصاد چین، پایان فصل شکوفایی؛ آری، فروپاشی؛ نه!

به گزارش اقتصادنیوز، از وال استریت که چین را غیرقابل سرمایه گذاری اعلام کرده تا کاخ سفید که اقتصاد این کشور را یک بمب ساعتی می داند، می توان یک نتیجه گرفت؛ بدبینی مالی نسبت به چین بیش از حد است.

به نوشته بلومبرگ، باید عمق چالش هایی که چین در حال حاضر با آن ها روبه روست را پذیرفت. این چالش ها با بخش مسکن و عواقب تصمیمات بیش از یک دهه گذشته چین در رابطه با دریافت وام های بزرگ برای رونق ساخت وساز و ساخت بیش از میزان مسکن آغاز می شود.

در حال حاضر، فروش خانه در چین به شدت کاهش یافته است، قیمت ها بیش از داده های رسمی رو به کاهش هستند و مقدار ساخت وساز در حال کمتر شدن است. بلومبرگ اکونومیکس اعلام کرده مقدار بدهی سازندگان مسکن در چین در پی دریافت وام های کلان، حدود 1.9 تریلیون دلار است؛ آماری که حدود 12 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است و در صورتی که سازندگان مسکن پیروز به پرداخت بدهی های خود نشوند، تأثیر منفی بسیار بزرگی بر اقتصاد چین خواهد داشت.

آنطور که اکوایران به نقل از بلومبرگ گزارش داده است، این بدهی به قدری چالش بزرگی است که حتی مقامات دومین اقتصاد بزرگ جهان هم برای برطرف کردن آن با مشکل روبه رو هستند. در نتیجه این اتفاق، صاحبان خانه به دلیل قیمت های رو به کاهش، سازندگان مسکن به دلیل زیان های بیشتر، بانک ها به دلیل پرداخت وام های بزرگ و دولت های محلی چین به دلیل کاهش درآمد ناشی از فروش کمتر زمین با مسائل زیادی روبه رو هستند.

اما این سرانجام مسائل چین نیست؛ سرانجام نامطلوب سیاست کووید صفر در این کشور، سخت گیری بیش از میزان به کارآفرینان، سرانجام انتشار اطلاعات مربوط به بیکاری جوانان و کاهش اعتماد مصرف کنندگان چینی، عقیده ای مبنی بر شکست مقامات این کشور در مدیریت شرایط را به وجود آورده است.

از سوی دیگر، پیش بینی کاهش جمعیت شاغل چین به 240 میلیون نفر طی سه دهه آینده و روابط متزلزل با آمریکا، مسائل جدیدی برای بازار های صادراتی این کشور و شرایط انتقال تکنولوژی به داخل را به همراه داشته است. همچنین پیش بینی ها از مقدار رشد مالی کوتاه مدت و میان مدت این کشور با کاهش قابل توجهی نسبت به آمار های پیشین روبه رو شده است؛ اقتصاددان ها پیش بینی کرده بودند رشد تولید ناخالص داخلی چین در سال جاری میلادی، 5.7 درصد است، اما اکنون این آمار به 5.1 درصد کاهش پیدا کرده است.

کاهش جمعیت شاغل، روابط نامطلوب با آمریکا و کاهش اعتماد به تعهدات پکن در رابطه با اصلاحات، برای سال ها ادامه خواهد داشت و به همین دلیل، بلومبرگ اکونومیکس پیش بینی رشد مالی چین برای سال 2030 را از 4.3 درصد به 3.5 درصد کاهش داده است؛ آماری که ممکن است باز هم با کاهش روبه رو شود.

با وجود تمام مسائلی که چین با آن روبرو است، بلومبرگ سعی کرده این مسئله را از زاویه دیگری نیز بررسی کند. مقامات چینی در به وجود آمدن بحران مسکن این کشور که باعث شده حباب این بخش به شکل غیرقابل کنترلی بزرگ شود، مقصر هستند؛ اما این کشور باید به خاطر اقداماتی که باعث کوچک تر شدن حباب مسکن شده و از انفجار این حباب جلوگیری کرده، تحسین شود.

اصلاح بخش مسکن که حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی چین را شامل می شود، به شکل غیرقابل اجتنابی سخت و دردناک است؛ اما اقداماتی که برای حل این بحران اجرا شده، مانع از ورود اقتصاد به رکود و ایجاد یک بحران تمام عیار در سیستم مالی شده است. از کاهش نرخ بهره برای دریافت وام تا کاهش پیش پرداخت برای خانه اولی ها، این اقدامات نوید این را می دهد که فاصله زیادی تا سرانجام بحران مسکن در چین نمانده است.

در همین حال، چین در تلاش است تا راه های دیگری برای رشد مالی خود پیدا کند. فروش خودرو های الکتریکی چینی با رشد قابل توجهی در جهان بخصوص اروپا روبه روست. با این روند، چین می تواند در ادامه سال 2023 جای ژاپن را به عنوان بزرگرین صادرکننده خودرو در جهان بگیرد.

به علاوه، شرکت چینی هوآوی چندی پیش از جدیدترین تلفن همراه هوشمند خود رونمایی کرد که در آن از تراشه های الکترونیکی بسیار پیشرفته ساخت این کشور استفاده شده است؛ اتفاقی که نشان می دهد تلاش واشنگتن برای کنترل صادرات و جلوگیری از پیشرفت فناوری چین بویژه در بخش تراشه های الکترونیکی، با پیروزیت همراه نبوده است.

بررسی شرایط مالی چین از نظر تاریخی نشان می دهد که این کشور چهار مرتبه در آستانه بحران اقصادی قرار داشته است. در سال 1989 و وقایع خونین میدان تیان آن من؛ در سال 1998 و بحران مالی در آسیا؛ بحران مالی 2008 در سطح جهان؛ و کاهش ارزش یوآن در سال 2015.

در تمام این چهار نقطه بحرانی، تحلیل گران غربی معتقد بودند سرانجام اقتصاد چین نزدیک است، اما زمان مشخص کرد که تحلیل آن ها نادرست بوده است. بلومبرگ در این گزارش معتقد است که چین می تواند مانند گذشته، بحران کنونی را نیز پشت سر بگذارد؛ شرایط کنونی که اقتصاد این کشور را با کندی روبرو کرده، نشانه این است که شکوفایی مالی چین سرانجام یافته و این کشور نمی تواند بازار های جهانی را تصاحب کند، اما در عین حال، اقتصاد این کشور در آستانه فروپاشی نیست.

منبع: فرارو

به "اقتصاد چین، پایان فصل شکوفایی؛ آری، فروپاشی؛ نه!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اقتصاد چین، پایان فصل شکوفایی؛ آری، فروپاشی؛ نه!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید